فهرست استاد مغز

کلینیک نوروفیدبک جهت درمان ولع اعتیاد و سوء مصرف مواد

اشتراک گذاری این مطلب: 

نوروفیدبک و درمان اعتیاد

اعتیاد به مواد مخدر بیماری روانی عودکننده و مزمنی است که با اختلالات انگیزشی شدید و از دست دادن تسلط رفتاری توام است و نیز با ویژگی هایی همچون رفتارهای اجبارگونه، ولع غیرقابل کنترل، رفتارهای جستجوگرانه مواد و مصرف مداوم آن با وجود پیامدهای زیان بار اجتماعی، روانی، جسمی، خانوادگی و اقتصادی که به همراه دارد، مشخص می شود.

واژه «اعتیاد» به این صورت  تعریف شده است: «هر ماده ای که وارد بدن موجود زند میشود و موجب تغییر یا تعدیل در خاصیت و عمل موجود زند میگردد». درواقع ویژگی مهم اختلال سوءمصرف مواد وجود یکی از علائم شناختی،رفتاری و فیزیولوژیکی است که افراد باوجود مشکلات قابل توجه مرتبط با سوء مصرف، هنوز به مصرف، آن ادامه میدهند.

درمان متمرکز بر اصلاح و بهبود مدارهای مغزی در اعتیاد

همچنین این مجموعه تشخیصی مطرح میکند که اختلال سوءمصرف مواد یک تغییر زیربنایی در مدارهای مغزی را (به ویژه در افراد با اختلالات شدید) به وجود می آورد که ممکن است بعد از سم زدایی هم این تغییرات باقی بمانند.

یکی از پرفشارترین و دنباله دارترین مباحثی که در جریان درمان اختلالات اعتیادی با آن مواجه هستیم ولع، وسوسه و یا اشتیاق مصرف، است. متخصصان ولع مصرف را به عنوان واژه ای تعریف کرده اند که طیف وسیعی از پدیده ها ازجمله انتظار تاثیرات تقویت کننده و گرایش شدید به مواد را دربر میگیرد.

هورمز و روزین ولع را اینگونه تعریف میکنند: احساس بسیار قوی و خواستن فوری یک چیز به طوریکه امکان هرگونه تمرکز بر موضوع دیگری غیر از موضوع خواسته شده ناممکن باشد. مطالعات مختلف نشان داده ولع مصرف، به عنوان پدیده مرکزی و عامل اصلی ادامه مصرف و همچنین بازگشت به اعتیاد پس از دوره های درمانی شناخته می شود.

همچنین مدل های عصب شناختی معاصر اعتیاد را بعنوان یک اختلال مغزی می شناسند که شامل آسیب های نورونی شدیدی است و منجر به مصرف مواد علیرغم پیامدهای منفی آن می شود.

شواهد زیادی وجود دارد که افراد سوء مصرف کننده مواد نقایص وسیعی در عملکردهای عصب روانشناختی نشان میدهند که این نقایص مخصوصا در کارکردهای اجرایی برجسته هستند.

در اثر اعتیاد نقایص عصبی و نورونی در مغز ایجاد میگردد

تحقیقات همچنین نشان میدهند که این نقایص نورونی بر سیستم های عصبی درگیر در انگیزش، هیجان، یادگیری، حافظه و کارکردهای اجرایی اثر می گذارد و شواهد متعددی وجود دارد مبنی بر افزایش احتمال ایجاد نارسائی های شناختی با مصرف مواد حتی پس از ترک آن.

یکی از متغییرهای شناختی مرتبط با مواد «سوگیری توجه» میباشد. توجه، توانایی بازداری اطلاعات نامربوط در حین انجام تکلیف و افزایش پردازش اطلاعات مهم است. این کارکرد عصبی مهم می تواند به علت وجود برخی اختلالات مختل شود.

سوگیری توجه پدیده ای است که در طی آن با وجود تکانش های فرد برای نادیده گرفتن محرک، تمام نیروی توجه به سمت آن سوق می یابد. این پدیده از نظر آسیب روانی نقش مهمی در اعتیاد بازی میکند.

یافته های علوم اعصاب شناختی نشان میدهند که در زمینه فرایندهای شناختی، بین محرک های مربوط به مواد و پاسخ های اولیه به این محرک ها از یک طرف و پاسخ های رفتاری بعدی مثل وابستگی به مواد و یا عود ارتباط بسیار قوی وجود دارد.

روش نوروفیدبک در درمان اعتیاد موثر است

در حوزه درمان اختلالات روانشاختی، پژوهش های نوروفیزیولوژیکی با بررسی ارتباط بین برق نگاری مغزی، مکانیم  های زیربنایی تالاموکورتیکی مغز و حالات روانشناختی نشان داده اند که ایجاد نوسانات و تغییرات بهینه در ریتم و فرکانس امواج مغزی با استفاده از روش های عصب درمانی میتواند تغییرات بهینه ای در حالات روانشناختی ایجاد نماید.

آموزش پسخوراند عصبی یا نوروفیدبک ازجمله این روش های عصب درمانی است که اخیراً مطالعاتی پیرامون کارایی آن در موقعیت های آسیب شناسی روانی انجام شد است.

در بین این فرایندهای شناختی افزایش توجه نسبت به محرک های مربوط به مواد نقش محوری دارد. مطالعات نشان داده افراد با وابستگی به هروئین، کوکائین و الکلف محرک های مربوط به مواد را به شیوه های نابهنجار پردازش می کنند.

مطالعات متعددی سوگیری توجه در وابستگی به مواد مختلف اعم از الکل و نیکوتین را نشان داده اند که افراد به طور انتخابی به نشانه هایی توجه میکنند که با موضوعات برجسته هیجانی آن ها در ارتباط است.

محرک هایی که همراه مواد وجود دارند و یا فرد در فرایند اماده سازی و مصرف با آن ها در ارتباط است، جذاب و خواستنی شده و موجب سوگیری توجه  به این محرک ها میگردد. این محرک ها و این سوگیری توجه موجب سوق دادن رفتار به طرف، هدف خاص مرتبط با آن ها میشود.

نوروفیدبک چگونه درمان میکند؟

نوروفیدبک روشی است که هدف، آن کمک به افراد برای تغییر دادن عملکرد مغزشان بدون استفاده از روش های تهاجمی است. نوروفیدبک به نوعی شرطی شدن کنشگر فعالیت الکتریکی مغز اشاره دارد که در آن به فعالیت مطلوب مغز پاداش داده میشود و از فعالیت نامطلوب مغز بازداری میشود. باور بر این است که نوروفیدبک رشد را فرا میخواند و در سطوح سلولی مغز تغییراتی ایجاد میکند و به نوبه خود کارکرد مغز و عملکرد شناختی رفتاری را بهبود میبخشد.

درحقیقت نوروفیدبک تکنیکی است که در آن اشخاص یاد میگیرند به وسیله شرطی سازی کنشگر الگوی امواج مغزی خود را تغییر دهند. همچنین نوروفیدبک یک مدل درمانی برای تغییر یا اصلاح فرایندهای شناختی  احساسی و فیزیولوژیکی در بیماران است.

دلیل تمرکز ویژه روانشناسان بر این حیطه این است که مغز تنظیم کننده مرکزی هیجانات، نشانگان فیزیکی، افکار و رفتارهایی است که بسیاری از مشکلات روانشناختی را تبیین میکنند.

نوروفیدبک روش ارتقا و تقویت عملکرد ارتباط ذهن و بدن

نوروفیدبک بر پایه ایده پذیرفته شده ارتباط ذهن-بدن بوده و شامل آموزش ذهن برای عمل به شیوه ای بهینه به منظور بهبود کارکردهای رفتاری، فیزیکی شناختی و هیجانی است، در واقع توانایی ذهنی را برای بازسازی تغییر و التیام خود افزایش میدهد.

نتایج مطالعات در زمینه بررسی اثربخشی آموزش پسخوراند عصبی بر وضعیت روانشناختی بیماران وابسته به مواد و الکل افزایش آرامش بیماران کاهش استرس و کاهش نابهنجاری های روانشناختی بیماران را گزارش کرده اند.

نتایج مطالعات در زمینه بررسی اثربخشی آموزش پسخوراند عصبی بر وضعیت روانشناختی بیماران وابسته به مواد و الکل افزایش آرامش بیماران کاهش استرس و کاهش نابهنجاری های روانشناختی بیماران را گزارش کرده اند.